کد خبر : 5360
تاریخ انتشار : شنبه 29 شهریور 1399 - 9:36

علل عقب ماندگی کهگیلویه وبویراحمد ،خارجی یا داخلی

علل عقب ماندگی کهگیلویه وبویراحمد ،خارجی یا داخلی

        دکتر روح الله قابضی ؛ هفته گذشته معاون محترم عمرانی وزیر کشور جناب آقای جمالی نژاد سفری به استان کهگیلویه و بویراحمد داشتند.سخنان ایشان در جلسات اداری و همینطور سخنان حاج اقا موحد نماینده محترم کهگیلویه بزرگ در خصوص علل عقب ماندگی استان دارای نکات مهمی بود که جای تامل دارد.شاید در

 

 

 

 

دکتر روح الله قابضی ؛ هفته گذشته معاون محترم عمرانی وزیر کشور جناب آقای جمالی نژاد سفری به استان کهگیلویه و بویراحمد داشتند.سخنان ایشان در جلسات اداری و همینطور سخنان حاج اقا موحد نماینده محترم کهگیلویه بزرگ در خصوص علل عقب ماندگی استان دارای نکات مهمی بود که جای تامل دارد.شاید در نگاه اول این موضوع محدود به یک جلسه رسمی و بیان برخی مطالب طبق روال و تشریفات معمول باشد که مصرف کوتاه مدت و چند ساعته دارد. اما برای دلسوزان و اگاهان و کسانی که دل در گرو پیشرفت و ابادانی این منطقه دارند این سخنان مهم و نیش دار و البته حاوی نکات تلخ و عبرت اموزی بود که جا دارد از تیز هوشی و تیز بینی ایشان تشکر کنم. به جرات عرض مکنم در طول این سالیان که این همه مدیر ومسئول ارشد به این استان امده اندو حرفهای زیادی هم گفته اند اما اینقدر برایم جالب و تاثیر گذار و قابل توجه نبوده است.به صراحت و با هوشمندی تمام علل عقب ماندگی منطقه را از زبان یک فرد غیر بومی شنیدیم. جالب این است که جناب اقای جمالی خود زمانی شهردار کلان شهر اصفهان و هم چنین در مقطعی شهردار یزد بوده است.دو شهری که از نظر میزان همبستگی اجتماعی و اجماع و اتحاد برای توسعه منطقه خود در کشور زبانزد هستند.بنابراین شاید بخشی از ساحت فکری و قضاوت ایشان ناشی از اشنایی با فضای این دو شهر ومقایسه ان با فضای عمومی استان ما بوده است.سوالی که در این جلسات مطرح شد این بود که چرا بعد از چهل سال برخی از مشکلات ابتدایی استان کهگیلویه وبویراحمد حل نشده است.سوال مهمی که سوال همه ماست و در این نوشتار با نگاهی خاص به ان پرداخته می شود.معتقدم در یک تقسیم بندی کلی عل عقب ماندن این استان از کاروان توسعه به دو عامل برمیگرد.یکی عوامل ساختاری و کشوری و به اصطلاح بیرونی و دیگری عوامل درون زا یا داخلی. اما در استان ما چگونگی تعامل این دو دسته عامل واقعا متفاوت و خاص خود است.مسائل کلان کشوری از قبیل نبود بودجه و برخی مشکلات ساختاری برای کل کشور یکسان است.اما سئوال مهم این است که چرا در همین شرایط یکسان برخی مناطق برخوردار و برخی محروم هستند و این فاصله هر روز هم زیادتر می شود.برخی از این تفاوتها طبیعی است .ما منکر نگاه تبعیض امیز در سطح کلان ملی نیستیم .قطعا برخی مناطق با توجه به شرایط استراتژیک خاص خود بیشتر مورد توجه نظام و حاکمیت هستند بدیهی است توسعه بیشتری پیدا کرده یا میکنند.اما مولفه دوم و موضوع مهم دیگر عامل درونی است است که محور اصلی این نوشتار است. معتقدم چه در سطح کلان ملی و چه در سطح منطقه ای سهم عوامل داخلی و بی توجهی به سرمایه ها و پتانسیل های داخلی از توسعه نیافتگی بیشتر از سایر عوامل است. به قول حضرت حافظ:

من از بیگانگان دیگر ننالم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

 

 

در این خصوص در سخنان معاون وزیر کشور نکات جالبی بود.یکی از نکات مورد اشاره ایشان این بود که در مناطق کویری که تامین اب به سختی انجام می شود سهم فضای سبز از استان ما که دارای این همه منابع ابی است بیشتر است.یا اینکه در جای دیگری گفتند همه چیز در بودجه و اعتبار خلاصه نمی شود همت و سلیقه هم لازم است.یا اینکه جناب حاج اقا موحد فرمودند کاش ما هم اصفهان ویزد بودیم.در این چند جمله رد وبدل شده در این جلسات دردی بزرگ وهزاران سخن نهفته است . متاسفانه استان ما در این رابطه از رتبه بالایی برخوردار است.اعتقاد داریم در زمینه عوامل داخلی هم مردم ما مقصرهستند هم مدیران ونمایندگان و نخبگان وعموم مردم .وضع حاضر استان برایند عملکرد همه این عوامل است.بخشی از این همت و سلیقه مورد اشاره به اینها برمی گردد.بخشی از مشکلات فرهنگی بوده و به ساختار فرهنگی جامعه و برخی تنگ نظریها و حسادت ها چشم و هم چشمی ها برمی گردد که در این خصوص فرهنگ سازی و به عبارتی فعالیت های نرم افزاری لازم است.اینکه در ورودی شهر دهدشت صحنه های زشتی ایجاد کنیم که صدای معاون وزیر کشور هم بلند شود به نظرم به همان سلیقه و همت بر می گردد .می شود با برخی اقدامات فرهنگی و که هزینه و به خرج دادن سلیقه این مهم را حل نمود.موضوع شب نامه نویسی و تخریب فرزندان منطقه که مورد اشاره اقای موحد بود ظاهرا تمامی ندارد.مثلا فلان برادر عزیز ما بعد از اتمام دوره نمایندگی شب و روز مترصد این است که نماینده جدید در بیان فلان گزارش یک کلمه کم و زیاد بگوید سریع بیانیه داده و تخریب و تهدید و عقده گشائی نماید.اینکه جاده پاتاوه دهدشت چند درصد پیشرفت دارد چیزی است که عیان است ومردم خود شاهدند و قضاوت می کنند و در انتخابات مجلس نتیجه قضاوت انها در رای انها مشخص شد.به راحتی و مثل اب خوردن به شعور ۸۰ هزار رای دهنده توهین میکنیم و مدعی اخلاق هم هستیم.درصد پیشرفت ان است که در زندگی مردم احساس شود نه امار سازی خیالی.یا اینکه با تلاش و صرف وقت وانرژی زیاد یک مسئول کشوری به منطقه محروم کهگیلویه می اید به جای اینکه همه همراستا وهم افزا برای بهره برداری از این سفر باشیم .هر فردی از ظن خود یک جور واکنش منفی نشان میدهد یکی میگوید موحد اورده .یکی میگوید خودش برای تفریح امده یکی میگوید استاندار اورده .یکی میگوید من قبلا پیشنهاد داده بودم و ….همین سلسله موارد باعث می شود اصل موضوع سفر به حاشیه رود. یا در گچساران به قول یکی از دوستان از فردای روزی که نماینده انتخاب میشود طرفداران دیگرنامزدها شب و روز دعا می کنند که فرد منتخب در کارش شکست بخورد.از طرف دیگر همه هم داعیه خدمت به مردم داریم.واقعا در این رابطه با نوعی پارادوکس روبرو هستیم.سوالی که مطرح هست اینکه ایا یک تجربه ۴۰ ساله برای از بین رفتن این تنگ نظریها کافی نیست.ایا نباید بعد از چهل سال اتمسفر فرهنگی این استان تغییر کرده و هوای تازه به ان وارد شود .تا کی باید این استان در تسلسل و دور باطل توسعه نیافتگی باشد.یکی دیگر از علل مهم توسعه نیافتگی داخلی این استان مدیران ضعیف هستند که بیشتر از انکه بر مبنای شایستگی و صلاحیت انتخاب شوند بر مبنای طایفه گرائی و چاپلوسی و خوشایند این و ان انتخاب می شوند.شخصا بیش از همه عوامل این عامل را در توسعه نیافتگی استان دخیل میدانم که علت ان به دخالت نمایندگان مجلس در امور اجرایی بر می گردد. که البته خاص این استان نیست اما با توجه به شرایط خاص استان و کوچکی و ساختار قبیله ایی وعشیره ای این موضوع بیشتر مشهود است.بعضا نمایندگان ما نقش مدیران اجرائی را بازی می کنند . کوچکترین اقدام اجرائی دولت در رزومه نماینده ثبت می شود.مدیران ما به جای انکه به خلاقیت و ابتکار برای توسعه منطقه باشد بیشتر به فکر ابقا خود هستند .نتیجه این موضوع یک تسلسل و دور باطلی است که بین مجلس و دولت ایجاد می شود .این تسلسل ضمن اینکه قدرت اجرائی دولت را کاهش میدهد نظارت مجلس را ابتر و بی خاصیت میکند.یا اینکه متاسفانه در نظام اداری ما عادت کرده ایم ضعف و سستی و به قول اقای جمالی بی سلیقگی خود را پشت سر کمبود بودجه و اعتبار پنهان کنیم.در خیلی از موارد به خصوص در حوزه مدیریت شهری واقعا با اندکی خلاقیت و ابتکار می توان بدون اتکا به منابع دولتی تحولات زیادی ایجاد نمود.نمونه ان در سطح کلان ملی مدیریت اقای کرباسچی در شهرداری تهران است.

متاسفانه در نظام اداری و اجرائی ما شرایط به گونه ای است که هیچ فردی مسئولیت پذیر نبوده و مشکلات جامعه به نوعی پاسکاری می شود و هر فردی تلاش میکند از خود سلب مسئولیت نموده وتوپ را به زمین دیگری بندازد.نتیجه این امر عقب ماندن از کاروان توسعه بوده و درنهایت دود ان به چشم همه مردم میرود.این در حالی است که در مناطق برخوردار این طور نیست که از مدیر دبستان تا مدیران کل با نظر نماینده انتخاب شوند.در دو استان یزد و اصفهان چنین چیزی وجود ندارد .در این استان ها نمایندگان مجلس واقعا نقش نظارتی خود را بازی میکنند و دولتمردان هم نقش اجرائی خود را.نتیجه یک نظارت موثر و مدیریت اجرائی توانمند توسعه و ابادانی این مناطق است.مضافا اینکه در موضوعات منطقه ای مدیران و نمایندگان انها فارغ از هر گونه مرزبندی خطی و جناحی و حب و بغض شخصی به صورت ید واحده عمل میکنند.موضوعی که برای ما سالهاست به ارزو تبدیل شده است.در حالی که ما هم میتوانیم این ارزو را به واقعیت تبدیل کنیم.در مجموع باید گفت گذشت چهل سال زمان کمی نیست اما متاسفانه در این رابطه کمتر تغییر و تحولی در استان ما صورت پذیرفته است و دورنمای روشنی هم برای بهتر شدن دراینده ندارد.معتقدم با این شرایط اینده توسعه در استان ما همچنان تیره وتار است.مگر انکه تحول اساسی در افکار و اذهان مردم و نخبگان ونمایندگان ایجاد شود واتمسفر فکری و فرهنگی جدیدی ایجاد گردد.با اینکه چهل سال گذشته اما بازم هم میتوان امیدوار بود و شروع کرد .به عبارتی جلوی ضرر را هر جا بگیری منفعت است.براورده شدن چنین ارزویی مستلزم همدلی ، همراهی ،گذشت ،بردباری ، صبر و شکیبائی عمومی است.به امید ان روز

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 1
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

زارعی پنج‌شنبه 1 آبان 1399 - 23:02

فرهنگ ما شهرنشینان استان کهگیلویه و بویراحمد فرهنگ روستایی است پنجاه سال قبل مرکز استان ما دهی بود کمتر از ده خانه. و دهدشت جدید هم تا پایان دهه ۷۰ مانند خوزستان دهی در دشت و جنگ زده بود وبقیه شهرهای ما دهستان بزرگ هستند با فرهنگترین شهرهای ما از نظر امکانات شهرنشینی در حد صفر هستند به عنوان مثال بیش از هفت شهر ما چراغ راهنمایی و رانندگی ندارند روزنامه ندارند کاراژ یا ترمینال ندارند مسوولان استانی سالی یکبار به شهرستانها نمی روند طبق قانون امکانات به سازمانه داده می شود که همه در استان مستقرند سیستم اداری و قانونی نیاز به تغییر اساسی دارد